عطار، شاعری که زبان پرواز میدانست – جمهورآنلاین

به گزارش جمهور آنلاین، عطار نیشابوری، شاعر و عارف بزرگ قرن ششم هجری، با آثار بینظیر خود همچون «منطقالطیر، اسرارنامه و تذکرهالاولیاء» نه تنها در زمان خود تاثیری شگرف بر جای گذاشت بلکه تا به امروز نیز الهامبخش شاعران، عارفان و دلدادگان ادب فارسی است.
عطار پلی است میان زبان ساده و مفاهیم عمیق عرفانی، او نه فقط شاعری بود که قافیهها را به رقص درمیآورد، بلکه عارفی بود که دلش آینه تجلی حق بود و زبانش، ترجمان اسرار الهی.
عطار، طبیبی بود که درد جسم را درمان میکرد، اما مرهم اصلی او، شفای دلهای شکسته و جانهای تشنه بود. او، با قلمی سحرآمیز، داستانهایی از دلدادگی، فنا و بقا نگاشت و با نفس مسیحایی خود، جانهای مرده را حیات بخشید.
منطقالطیر او، نه فقط داستانی از پرندگان، بلکه رمزی است از سفر روح به سوی حقیقت. هر پرنده، نمادی از یک صفت انسانی است و سیمرغ، تجلی ذات احدیت و اسرارنامه او، گنجینهای از معارف عرفانی است که در قالب شعر، جانها را به سوی کمال رهنمون میسازد.
عطار، شاعری است که با شعرش، عرفان را به زبان ساده و شیرین بیان کرد و دلها را به سوی عشق الهی فراخواند. او، نه فقط شاعری برای امروز، بلکه مرشدی است برای تمام اعصار، چرا که کلامش، از دل برآمده و بر دل مینشیند. نام او تا همیشه در آسمان ادب فارسی خواهد درخشید، چرا که او، عطارِ جانها و طبیب دلها بود.
طبیب دلها و شاعر سالک
فریدالدین محمد بن ابراهیم کدکنی نیشابوری، مشهور به عطار نیشابوری، در حدود سال ۵۴۰ هجری قمری در کدکن نیشابور متولد شد. تاریخ دقیق تولد او مشخص نیست، اما قدر مسلم آن که در نیمه دوم قرن ششم هجری میزیسته است.
خانواده عطار از جمله افراد مرفه و محترم نیشابور بودند. پدرش ابراهیم، عطار (داروفروش) بود و فریدالدین نیز در جوانی به شغل پدر روی آورد. او در نیشابور به تحصیل علوم مختلف از جمله طب، داروسازی، فقه، تفسیر، حدیث و کلام پرداخت و در این زمینهها تبحر یافت.
او سالها به شغل عطاری مشغول بود و گفته میشود که روزی در دکان خود مشغول به کار بود که درویشی به او رسید و از او چیزی خواست. عطار به او اعتنایی نکرد.
درویش گفت: «ای خواجه، تو چگونه خواهی مرد؟» عطار گفت: «همانگونه که تو خواهی مرد.» درویش گفت: «تو نمیتوانی مانند من بمیری.» عطار گفت: «چگونه؟» درویش کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و گفت: «الله» و جان بداد. این واقعه تاثیر عمیقی بر عطار گذاشت و او را از دلبستگی به دنیا و ظواهر آن دور کرد.
سیر و سلوک
عطار پس از این واقعه، دکان عطاری را رها کرد و به سیر و سلوک پرداخت. او به دیدار مشایخ و عرفای زمان خود رفت و از محضر آنان کسب فیض کرد. گفته میشود که او مدتی نیز در خدمت مجدالدین بغدادی (از شاگردان شیخ نجمالدین کبری) بوده است.
او در سال ۶۲۷ هجری در حمله مغولان در نیشابور به قتل رسید. درباره کشته شدن او به دست مغولان داستانهای فراوانی نقل کردهاند هر چند برخی داستانها نیز از مرگ طبیعی او حکایت دارد. آرامگاه او در نیشابور زیارتگاه ادب دوستان و عرفان پژوهان است.
شیخ عطار با سنایی غزنوی، دیگر شاعر عارف قرن ششم همدوره بوده است و مولانا نیز در جایی آنان را مقدم و پیشرو خود در وادی عرفان خوانده و گفته است که “عطار روح بود و سنایی دو چشم او، ما از پی سنایی و عطار می رویم”.
البته باید اقرار کرد که عطار در داستان سرایی به مراتب چیره دست تر از سنایی است. در آثار عطار میتوان یک نوع سیر تکامل درونی را به وضوح مشاهده کرد که در مورد شاعران دیگر نادر است. تالیف ها و تصنیفهای عطار را در نظم و نثر به عدد سوره های قرآن ۱۱۴ دانسته اند و معروف ترین آنها عبارت از دیوان قصیدهها و غزلهای اوست که شامل حدود ۱۰ هزار بیت میشود.
«الهی نامه، خسرونامه، پندارنامه، اسرارنامه و مصیبت نامه» از مثنویهای اوست اما در این میان شاهکار او «منطق الطیر» از مثنویهای بسیار مشهور عطار با ویژگی های منحصربه فردی است که نزدیک به هفت هزار بیت دارد و مراتب سیر و سلوک و رسیدن به حق و توحید را از زبان مرغان که در طلب سیمرغ حرکت میکنند، بیان کرده است و هفت منزل عرفان شامل «طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا» را در آن شرح میدهد.
از دیگر تالیفهای مهم شیخ عطار به نثر فارسی «تذکره الاولیا» است که آن را در سال ۶۱۷ هجری نوشته است.
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی درباره اشعار عطار گفته است: اگر قلمرو شعر عرفانی فارسی را به گونه مثلثی در نظر بگیریم، عطار یکی از اضلاع این مثلث است و آن دو ضلع دیگر عبارتند از سنایی و مولوی. شعر عرفانی به یک اعتبار با سنایی آغاز میشود، در عطار به مرحله کمال میرسد و اوج خود را در آثار جلالالدین مولوی مییابد.
به گفته این استاد ادبیات فارسی، عطار با این که به لحاظ زبان شعر در بعضی موارد ورزیدگی سنایی را ندارد اما در مجموع از کمال شعری بیشتری برخوردار است یعنی شعرش در قلمرو عرفان، خلوص و صداقت و سادگی بیشتری را داراست و معانی ای که به آنها میپردازد در حدی فراتر از عوالم سنایی است.
استاد شفیعی کدکنی، مهمترین ویژگی عطار را در این می داند که تمام آثار او در جهت تصوف است و در مجموعه آثار او حتی یک بیت که نتواند رنگ عرفان به خود بگیرد، نمیتوان یافت.
شاعری که مدح هیچ امیر و پادشاهی را نگفت
شعرهای عطار همگی بیانی ساده دارند. او از معدود شاعرانی است که در طول زندگی خود هرگز زبان به مدح کسی نگشود و هیچ شعری از او که در آن امیر یا پادشاهی را ستوده باشد، یافت نمیشود.
عطار از جمله انسانهایی است که خداجویی را در اشعار و اندیشههای خود به شیواترین روش بیان کرده است. وی با سوز و گداز سخن میگوید و سادگی گفتار او وقتی با دلسوختگی همراه می شود، بسیار تاثیرگذار است.
خالق مثنوی «منطق الطیر» با بیان رموز عرفان، سالک این راه را گام به گام تا مقصود پیش می برد. هرکس گام در راه شناخت خدا مینهد و سختی ها و تنگناهای راه شناخت خدا را پشت سر مینهد، خداجوست ضمن این که خداجویی باید به خداخویی برسد.
وی از جمله انسانهایی است که خداخویی را در اشعار خود به شیواترین روش بیان کرده است. ارادت عطار به خاندان عصمت و طهارت(ع) نیز تا آنجاست که تذکره الاولیا را که مجموعهای از شرح احوال بزرگان دین و عرفان است به گفته خود “ˈبه سبب تبرک” با ذکر مقامات و کرامات امام جعفر صادق(ع) شروع نموده و در بخش نود و هفتم با ذکر مقامات و کرامات امام محمد باقر(ع) پایان می بخشد.
به طور قطع تاثیر عطار بر شعر و ادب و فرهنگ ایران زمین و جهان اسلام همچون تاثیر نیشابور بر فرهنگ ایران و جهان اسلام است که مولانا خود را پوینده و رهرو راه او میداند.
اثرگذاری عطار در شعر و ادب فارسی
یکی از مهمترین دستاوردهای عطار، تحولی است که در شعر فارسی ایجاد کرد. او توانست با زبانی ساده، دلنشین و در عین حال پرمفهوم، مفاهیم پیچیده عرفانی و دینی را به گونهای بیان کند که همگان، از عوام تا خواص، بتوانند از آن بهرهبرداری کنند. شعر عطار همواره در تقاطع عرفان و شعر است و او از این طریق توانست بُعدی نو به زبان و فرم شعری فارسی بدهد.
منطقالطیر عطار، به عنوان یک اثر تمثیلی، نه تنها از نظر محتوای معنوی ارزشمند است، بلکه از حیث فرم نیز اثری است که بر تکامل شعر عرفانی فارسی تأثیر گذاشت. در این اثر، سفر پرندگان به سمت سیمرغ، مفاهیم پیچیدهای از حقیقت و جوهره انسانی را به شیوهای جذاب و ملموس ارائه میدهد.
در آثار عطار، مفاهیمی مانند فنا، بقا، عشق الهی، خودشناسی و حقیقتجویی به گونهای ملموس و بدیع بیان شدهاند که هماکنون نیز برای پژوهشگران عرفان اسلامی و تصوف منبعی غنی به شمار میرود.
او در تذکرهالاولیاء نشان میدهد که عرفان تنها یک نظریه نیست، بلکه یک تجربه مستقیم و زیسته است و اندیشههای عارفانه اش به ویژه در حوزه اخلاق و تصوف، به جامعهای که درگیر مسایل اجتماعی و سیاسی بود، پیامهایی از «صلح، عشق، تواضع و خودشناسی» ارائه داد از این رو آثار او، همچنان به عنوان منابعی برای زندگی اخلاقی و معنوی، در نسلهای مختلف به تدریس و مطالعه میرسد.
عطار نیشابوری تنها محدود به مرزهای ایران نمیماند، بلکه آثار او در میان جوامع اسلامی و غیر اسلامی نیز تاثیرگذار بوده است. منطقالطیر، که یکی از معروفترین آثار اوست، در بسیاری از زبانها ترجمه شده و در غرب و شرق، بهعنوان یکی از بزرگترین آثار ادبیات عرفانی شناخته میشود. در واقع، این اثر نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای عربی، ترکیه، هند و سایر کشورهای اسلامی بهطور گستردهای مطالعه و تدریس میشود.
شاعران بزرگی همچون مولانا، سعدی، حافظ و بسیاری دیگر از عطار الهام گرفته و آثارشان را تحت تاثیر اندیشههای او خلق کردهاند. بسیاری از آموزههای فلسفی و عرفانی که در شعر عطار وجود دارد، در آثار این شاعران و عارفان بهطور واضح دیده میشود.
این شاعر عارف که در نهایت جان خود را در راه دفاع از آرمانهای عرفانیاش فدای انسانیت و عشق الهی کرد همچنان بهعنوان نماد جست و جوگری، حقیقتجویی و رهایی از دلبستگیهای دنیوی در دلها و ذهنهای مردم ایران و جهان جا دارد.