کار خبرنگاران فرهنگی ظاهرا مفرح و عملا دشوار است – جمهورآنلاین

به گزارش جمهور آنلاین، هنرینویسان با چالشهایی چون دشواری دسترسی به چهرهها و ستارههای مشهور، همکاری کمرنگ مدیران، حساسیتهای اجتماعی و سیاسی و کمتوجهی برخی مدیران رسانه به اخبار فرهنگی روبرو هستند.
در گفتوگو با جمعی از این خبرنگاران، از تفاوتهای زیست روزنامهنگارانه در سرویس فرهنگ و هنر و نوع تعاملشان با هنرمندان و مدیران فرهنگی پرسیدیم که بخش اول آن روز گذشته منتشر شد.
تبسم کشاورز (خبرگزاری برنا)، عطیه موذن (خبرگزاری مهر)، بهاره گلپرور (خبرگزاری ایبنا) و میترا رضایی (پایگاه اطلاع رسانی ایران تئاتر) از جمله خبرنگارانی هستند که در گفتوگو با ایرنا در بخش دوم و پایانی این گزارش نظرات خود را بیان کردند.
۱. فعالیت در سرویس فرهنگی و هنری چه تفاوتی با دیگر سرویسها دارد؟
تبسم کشاورز
یکی از تفاوتهای خبرنگاری در حوزه فرهنگ و هنر با دیگر حوزهها این است که کار فقط به ساعت اداری محدود نمیشود. صبح زود باید در تحریریه باشی و پس از آن کار دوم یعنی «دیدن» و «تماشاگر بودن» آغاز میشود. حتی اگر علاقهای به دیدن یک نمایش، فیلم یا رفتن به کنسرت نداشته باشی باز هم باید ببینی و بشنوی. چون بدون درک مستقیم نمیشود کار را پیش برد. با این حال، نگاه رایج به خبرنگار فرهنگی، نگاهی همراه با سوتفاهم است. او را کسی میبینند که مدام در حال تفریح و خوشگذرانی است و از یاد میبرند که اگر واژه «تکرار» و «اجبار» روی هرکاری بنشیند پس از مدتی ممکن است لذت را از بین ببرد.
عطیه موذن
مهمترین تفاوت سرویس فرهنگ و هنر با سرویس های مثلا سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ظاهر و باطنش است که گاهی ۱۸۰ درجه ویترین آن با واقعیتش فرق دارد.
هنر فضای خوش آب و رنگی دارد که شاید برای خیلی ها صرفا جذابیتهای آن دیده شده است
مثلا خبرنگاری که بخواهد سرویس سیاسی یا اقتصادی را انتخاب کند می داند با فضایی جدی و سخت مواجه است و باید حتما با اطلاعات تخصصی و نگاه روز به اخبار وارد حوزه شود؛ اما هنر فضای خوش آب و رنگی دارد که شاید برای خیلی ها صرفا جذابیتهای آن دیده شده است از تماشای فیلم و رفتن به کنسرت تا حضور در جشنوارها و مصاحبه با چهره ها؛ برای بسیاری کار خبرنگار فرهنگی همین ظاهر آن است؛ ولی خبرنگار است که می داند مطالبه گری چه از یک مسئول فرهنگ و هنر باشد و چه مدیر حوزه اقتصاد و سیاست فرقی ندارد و در هر حوزهای باید سختگیرترین و جدیترین فرد به حوزه ات باشی. شاید ویژگی این حوزه سهل و ممتنع بودنش باشد که از دور مفرح و آسان اما در عمل دشوار است.
بهاره گلپرور
من کار در سرویس های دیگر را هم تجربه کردم و به نظرم مهم ترین تفاوتش، جنس خود آدم هایی است که در حوزه فرهنگ و هنر کار میکنند. معمولا بین خبرنگارهای این حوزه دوستی های عمیق تری شکل میگیرد، صمیمیت خاصی دارند و در عین دغدغه مندی برای کارشان، روحیات لطیف تری دارند.
میترا رضایی
کار خبرنگار فرهنگی بودن مثل راه رفتن روی لبه تیغ است که از یکسو باید عمق و ظرافت فرهنگ را درک کند و از سوی دیگر، زیر نگاه تیزبین جامعه و قدرت، بیوقفه تعادلش را حفظ کند؛ کاریست حساس، پُر از ظرایف ناگفته، انگار زیباییاش در همان خطر همیشگی نهفته است.
۲. آیا از نحوه تعامل هنرمندان و مدیران فرهنگی با خبرنگاران راضی هستید؟
تبسم کشاورز
خبرنگار فرهنگی، همیشه درگیر و پیگیر مسائلی مثل توقیف، مجوز، سانسور و برگزار شدن یا نشدن رویدادهاست اما نه از سوی مدیران فرهنگی و نه برخی هنرمندان همراهی میبیند. مدیران او را مزاحم میدانند و هنرمندان وقتی کارشان پیش رفت ترجیح میدهند خبر را به صفحات مجازی بسپارند و رسانه رسمی را نادیده بگیرند. چطور زمانی که فیلم یا کنسرتشان مجوز نمیگیرد ما باید پیگیر باشیم اما وقتی همهچیز درست پیش میرود ما باید تیزر فیلمشان را در اینستاگرام ببینیم؟ این بیاعتناییها خصوصا از سوی هنرمندان، جایگاه حرفهای خبرنگار و قدرتش را مخدوش میکند.
عطیه موذن
به نظرم خبرنگار ها هیچ گاه از تعامل مدیران راضی نیستند. مدیران کمتر حاضر به شفاف سازی و پاسخگویی نسبت به عملکرد خود هستند و بالقوه تعامل اولیه زیر سوال می رود. تعامل با هنرمندان وضعیت بهتری نسبت به مدیران دارد. گاه حتی جسورانه و با صراحت به یک رویداد و مساله پرداخته اند.
با این حال در سال های اخیر گسترش شبکه های اجتماعی باعث شده همرمندان بیشتر با شبکه های اجتماعی در ارتباط باشند و از طریق این فضا به پرزنت و معرفی و اطلاع رسانی بپردازند. اتفاقی که گاه چالش هایی هم ایجاد کرده و مصاحبه با پیج های زرد دردسرهایی هم برای خودشان به بار آورده است.
بهاره گلپرور
تا حدودی بله. با این حال خیلی از مدیران و هنرمندان حرفهایشان را در شبکه های اجتماعی میزنند و تصور میکنند نیازی به خبرنگار نیست. اینجاست که هزار تا برداشت از حرفهایشان میشود و نهایتا دست به دامن خبرنگاران میشوند که با آنها مصاحبه اختصاصی کنند و به ابهامات پاسخ بدهند.
میترا رضایی
کاملا نسبی است و نمیشود برایش یک تعریف کلی متصور شد ولی نباید فراموش کنیم مدیر، هنرمند و خبرنگار سه ضلع یک مثلث هستند که باید نقش خود را درست ایفا کنند. خبرنگار به عنوان آیینه میان هنرمند یا مدیر فرهنگی با مردم عمل میکند، بنابراین برخورد توأم با احترام، در شأن هر دو طرف است. فهم درست این نقش، به تعامل بهتر کمک میکند. بعضی هنرمندان و مدیران هنوز رسانه را مزاحم یا دشمن میبینند، در حالی که رسانه میتواند حامی و تقویتکننده فعالیتهای فرهنگی و هنری باشد و برخی دیگر رسانه را بازوی اجرایی خود میدانند.
۳. اگر روزنامهنگار نمیشدید، چه حرفه دیگری را دنبال میکردید؟
تبسم کشاورز
هر روز و هرصبح بابت این کار احساس خوشبختی میکنم. از چیدن واژهها کنار هم لذت میبرم. از اینکه خوابهایم نقطه، ویرگول و وزن پیدا کرده، رضایت دارم. به قول گلشیری: «من خانهای ندارم… دیوار و سقف خانه من همینهاست که مینویسم…» بنابراین اگر اجبار را به سوالتان اضافه کنم در صورت خبرنگار نبودن، داستاننویس میشدم یا زبانشناسی میخواندم.
عطیه موذن
اژانس تبلیغاتی می زدم.
بهاره گلپرور
احتمالا نویسنده، تدوینگر یا یکی از عوامل پشت صحنه سینما و تلویزیون میشدم؛ ولی باز هم هیچ کدام مثل کار خبر راضیام نمیکرد.
میترا رضایی
فضانورد یا جهانگرد میشدم.
۴- تاثیرگذارترین خبری که در سال گذشته نوشتید چه بود؟
تبسم کشاورز
پیگیری برای به رسمیت شناختن گونه موسیقی رپ و بازگشت هنرمندان خارجنشین.
عطیه موذن
متاسفانه اتفاقات در کشور ما روی دور تند است و نمی توان درباره سال گذشته جواب دقیقی داد؛ ولی فروردین امسال مصاحبه ام با سیروس مقدم کارگردان پایتخت بازتاب بسیاری در رسانه ها داشت.
بهاره گلپرور
خبر شکستن رکورد فروش سینمای ایران که هر چند وقت یکبار جابجا میشود.
میترا رضایی
در سال گذشته بیشتر دبیر سرویس بودم و زیاد فرصت تولید مطلب نداشتم؛ اما درباره یکی از تماشاخانههای شهرستان که دست بخش خصوصی بود گزارشی نوشتم. هنرمندان تئاتر آن شهر ناچار بودند در حیات خانه یا مسجد محلهشان تمرین کنند. گزارشم منجر به ساخت یک پلاتو و باز پس گرفتن همان تنها تماشاخانه شهر شد.
۵. بهترین خبری که در سال گذشته به عنوان یک مخاطب خواندید چه بود؟
تبسم کشاورز
پایان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه.
عطیه موذن
بهترین خبر به عنوان مخاطب شاید رفع فیلتر واتس اپ بود که خوشحالی اش نه برای خودم (شاید گاهی در روز حتی یک بار هم چک نکنم) بلکه بیشتر برای مردمی بود که بیشترین مسیر ارتباطی شان است و بخشی از لوازم زندگی روزمره شان.
بهاره گلپرور
خبر خوب کم داشتیم. شاید بشود گفت نتیجه انتخابات ریاست جمهوری.
میترا رضایی
سهم قابل توجه هنرمندان تئاتر استانی در جشنواره تئاتر فجر که در تمام بخشها حضور درخشانی داشتند و بیشترین جوایز را به خانه بردند.
۶. عجیبترین هدیهای که در روز خبرنگار گرفتید چه بود؟
تبسم کشاورز
عرقیجات، عرق نعنا و بیدمشک.
عطیه موذن
یک بسته هدیه بود که داخل آن یک اسلحه غیرواقعی بود و از شدت واقعی بودن برای خیلی ها مساله شده بود.
بهاره گلپرور
هدیه عجیب وغریبی یادم نمیآید.
میترا رضایی
دمپایی روفرشی پلنگی.